یک دختر بزرگسال یک برگ را در یک ماشین قدیمی می خورد تا آن را از روستا به روستا گروه سکسی خفن ببرد
دخترک اهل روستا یک قطعه کوچک را در ماشین پدر و مادرش آورد و از من خواست قبل از رسیدن به شهرک بعدی ، در میدان متوقف شوم. او به سمت شلوارهای زیر چرخ رفت ، بنابراین ، برای گفتن ، از دهانش تشکر می کند ، به طوری که دفعه بعدی که به گروه سکسی خفن همان روش رانندگی می کرد. اما وقتی تلفن را در دستان خود دید ، در ابتدا واکنش بیرحمانه ای نشان می داد ، اما بعد از سخنان او که بعداً آن را هدف قرار می داد ، مرد جوان را باور کرد.