او یک ترب کوهی بزرگ را به لانه مقعد کشاند ، باسن را با دستان خود پهن کرد و سکی خفن از بالای آن قدم گذاشت.
جوجه بر روی مبل مبتلا به سرطان شد ، سکی خفن یک صاحب خانه بلند مرد روی او صعود کرد و نان را با دستانش پهن کرد ، اما چطور او سهام خود را به سمت آلت تناسلی فشار داد. او قبلاً از زیر او گاز گرفته بود ، و او دوباره زیر آن بود ، دوست بیچاره قبل از اینکه منتظر بماند تا تمام شود ، هفت حلقه جهنم گذشت ، سپس در پاپ برای مدت طولانی این احساس وجود داشت که شخصی در آنجا با یک حرامزاده بزرگ سرگردان است.