Fatigued Detrokian Shmaru با لعنت به گریه افتاد ، و یک حرامزاده ضخیم را sexخفن به درون گوز در توپ هل داد.
این زن به طور غیرقانونی درگیر مقاربت سخت با غنایم شد و یک شلاق سرسخت لباس خود را پاره کرد و دندان هایش را داخل مقعد گرفت و به داخل مخاط وارد کرد و هنگامی که شروع به ترشح گریس کرد ، ضخیم ضخیم در قربانی ریشه افتاد. سپس خانم گریه کرد و با لنگش تقریباً آگاهی از دردهای جنسی مقعد را از دست داد ، کاملاً sexخفن آرام بود. به سختی چشمان ریمل را باز کرد تا اوضاع و وضعیت سرطانی را که از درون خمیده بود ارزیابی کند و روی صورتش بایستد.