او پله های او را با شلوار او گرفت که او با دقت استنشاق کرد و خفن ترین داستان های سکسی شروع کرد به زور او را برای جدا کردن شلوار
زنی به اتاقش آمد تا به لباس و آنچه در اینجا دید ، تبدیل شود. او به عنوان یک پسر بی ادب ، لباس زیرین کثیف را که در کنار خفن ترین داستان های سکسی تخت خوابیده بود ، استنشاق کرد و آماده رفتن به لباس های شسته شده بود. در شوک ، او با نوعی هیجان از این واقعیت که پسر کوچک آرزو می کند او را از قلب داشته باشد ، دچار عصبانیت شد و شوهرش نه تنها در خانه است و هیچ چیز مانع آنها نمی شود.