پیرمرد یک تامپون روی صورت پرستار انداخت و سوپر داغ خفن با مرد آرام بخش رابطه جنسی برقرار کرد
یک پرستار نزد پیرمرد آمد ، اما نه در یک روز کاری ، او را صدا کرد و او را فریب داد تا به نزد او بیاید و کمی صحبت کرد مثل اینکه عطرهای گرانقیمت خود را به لطف او خریداری کرده و باید بوی آن را بدهد. بدون فکر دوم ، دختر سوار بر او شد و صورت خود را انداخت ، به جای مومیایی سوپر داغ خفن معطر ، قرص خواب آور معمول.